فردریک وینسلو تیلور و مدیریت علمی
مقدمه:
فردریک وینسلو تیلور به عنوان پدر مدیریت علمی شناخته میشود و همچنین از اولین مشاوران مدیریت بود. وی مطالعات خود را درسال 1885 در صنعت فولاد میدویلو بتلهم آغاز کرد و در حدود سال 1878 چهار اصل اساسی و مهم مدیریت علمی را ارائه نمود که در متن ذیل به شرح آن می پردازیم.
تیلور معتقد بود که روش مدیریت علمی باید جانشین روش آزمون و و خطا شود و همچنین مطالعات حرکت سنجی و زمانسنجی را توصیه میکرد سعی نمود تا استانداردهایی را برای تولید تدوین کند.
به نظر وی کارکنانی برای انجام کار باید انتخاب شوند که مهارت لازم برای انجام کار به صورت اثر بخش و کارا را داشته باشند. همچنین تهیه برنامههای آموزشی برای آموزش کار به کارگر از دیگر فعالیتهای او میباشد در نهایت، تیلور معتقد بود که کار و مسئولیت باید به صورت مساوی میان مدیران و کارکنان تقسیم شود.
باور اصلی تیلور:
او باور داشت که می توان با استفاده از روش های علمی میزان تولید را افزایش داد و با مطالعه آثار گذشتگان مخصوصاً نوشته های آدام اسمیت به این نتیجه رسیده بود. شعار اساسی تیلور: همیشه برای انجام دادن هر کاری روش بهتری هم هست.
اعتقادات تیلور:
1 اگر درباره شغل، دانش بیشتری کسب شود تولید افزایش می یابد.
2 از طریق بررسی های علمی بهترین شیوه انجام کار بدست می آید.
3 هماهنگی در مراحل انجام کار تولید را بیشتر می کند.
4 تولید بیشتر پرداخت بالاتری را برای کارگران بوجود می آورد و سطح کارآیی سازمان را بالا می برد.
اولین مطالعه تیلور در حمل آهن قراضه ها از انبار به کوره ذوب انجام شد. او با استفاده از روش تقسیم کار و مطالعه علمی توانست میزان حمل آهن را به ازاء هر کارگر از 5/12 تن به 5/47 تن افزایش دهد.
اصول مدیریت علمی تیلور:
1 تقسیم کار
2 مطالعه دقیق کار از طریق تجربه و تحلیل کار
3 استخدام دقیق و آموزش صحیح کارکنان
4 پرداخت حقوق و مزایا مناسب
روش های پیشنهاد تیلور برای اجزای اصول مدیریت علمی:
1 مطالعه و اندازه گیری دقیق زمان انجام کار و تعیین روش صحیح انجام کار
2 استاندارد کردن و یکنواخت نمودن کار
3 تعیین دستورالعمل ها و شرح وظایف مشاغل مختلف
4 انجام سرپرستی های تخصصی و چند جانبه
5 طراحی سیستم پرداخت با توجه به کیفیت و کمیت کار
تیلور چهار اصل ذیل را به عنوان "اصول مدیریت علمی" پیشنهاد کرد:
1- مدیریت باید علمی باشد. روش علمی جانشین روش تجربه و خطا گردیده وباید با مطالعه علمی کار بهترین روش انجام کاررا پیدا و به صورت دستورالعمل به کارکنان ابلاغ کرد. مطالعه علمی کار، شامل حرکت سنجی و زمان سنجی وتعیین استانداردهای تولید و کارکرد بر اساس آن است.
2- انتخاب کارکنان باید اساس علمی داشته باشد و بااستفاده از روشها و فنون علمی افرادی برای کارانتخاب شوند که مهارت و توانائیهای لازم برای انجام مؤثر و موفقیت آمیز آن را داشته باشند.
3- آموزش و تربیت کارکنان باید جنبه علمی داشته باشد.
4- روابط نزدیک و دوستانه و روحیه همکاری بین مدیریت و کارکنان و تقسیم کار و مسئولیت به طور مساوی میان مدیران وکارکنان به طوری که برنامه ریزی و کارهای فکری را مدیران و کارهای جسمی را کارکنان انجام دهند.
نقاط قوت رویکرد مدیریت علمی:
تیلوریسم با تاکید بر به کاربستن شیوه های مدیریت علمی و کاربرد انظباط و دقت بیشتر درتعیین کار متناسب در روز و پاداش به واحد کار اضافی مدعی بود می توان تولید سازمان را افزایش داد و نهایتا ً با سهیم کردن کارگران در منافع مادی ناشی از صرفه جویی، تلاش همگانی و تولید بیشتر موجبات تشویق هر چه بیشتر آنان را در ازدیاد سطح تولید فراهم کرد.
انتقادات وارده بر تیلور:
نظریه های کلاسیک انسان را موجودی اقتصادی-عقلائی دانسته و تاثیر روابط اجتماعی و ساختارغیر رسمی و انگیزه و احساسات را بر افراد نادیده می گرفتند. همکاران تیلور او را متهم به فقدان حس نوع دوستی کردند و وحشت کارگران از ساعت، ثانبه شمار و انفصال خدمت در اثر کندی عمل منتهی به اعتصابات شدیدی شد وعده ای یز فلسفه مدیریت علمی تیلور را مغایر با روح دموکراسی امریکا تشخیص دادند. تیلور نسبت به جنبه های اجتماعی کار دیدگاه منفی داشته و معتقد بود هر وقت کارکنان به طور گروهی کار می کنند، کارآیی هر یک از آنها تا سطح ضعیف ترین عضو گروه تنزل پیدا می کند. بسیاری از مدیران روش های او را دخالت بی مورد در قدرت و اختیارات خود می دانستند.تیلور بر ضرورت علمی کردن فعالیتهای هر شغل و تدوین قوانین حرکت برای انجام آن تأکید داشت. حرکت سنجی برتجزیه فعالیتهای یک شغل یا کار و کاهش حرکتهای جسمانی آن تا حد حرکتهای ضروری و اساسی دلالت دارد.کارگران در برابر روش های مطالعه حرکت، زمان و استاندارد کردن وظایف مقاومت می کردند. کلید رویکرد مدیریت علمی مفهوم انسان به عنوان ماشین می باشد. به او به این دلیل که به تمامی عناصر دخیل در تولید به یک نوع نگاه میکرد و کارگررا مثل سایر ابزارکار در نظر گرفته بود، انتقاداتی وارد شد و بعدها سبکهای جایگزینی برای روش او ارائه شد.
همکاران تیلوردر مدیریت علمی:
مهندس"گانت" از همکاران "تیلور" بود که مباحثی چون آموزش کارگران، طراحیِ سیستمهای انگیزشی، دستمزد تشویقی و... را وارد تفکرات مدیریتی کرد که در لحاظ کردن جنبههای "روابط انسانی" در تولید مؤثربود.فرانک گیلبرت و همسرش لیلیان گیلبرت نیز به مطالعه محیط کار وروانشناسی برای بهبود تولید پرداختند؛ دستاوردهای فرانک گیلبرت در زمینه بهبود روشهاست؛ وی پس از آنکه مشاهده نمود تفاوتهای اساسی در روشها و حرکات افراد مختلف برای انجام فعالیتی واحد وجود دارد،بر آن شد تا بهترین روش انجام یک کار را بیابد. او که از پیشگامان مطالعه حرکت سنجی بود در یکی از بررسیهای مشهور خود توانست تعداد حرکاتی را که کارگران ساختمان، هنگام بنایی انجام می دادند، کاهش دهد و بهره وری آنان را سه برابر کنند. لیلیان نیز با توجه به روانشناسی صنعتی تاثیر بسزایی در زمینههایی چون فرصتبخشی به کارگران تازهکار و بیمهارت برای کسب تجربه، مطالعه استراحتهای مجاز برای رفع خستگیهای غیرقابلترمیم و مفاهیمی از این دست داد. نتایج بررسیگیلبرتها در مطالع? حرکت، هنوز هم در "ارزیابی کار و زمان" (کارسنجی و زمانسنجی) مورد توجه است.توسعه مدیریت علمی تا اواخر سالهای 1940، بر اساس روشهای سنتی که توسط تیلور، گانت و گیلبرت پایهگذاری شده بود ادامه یافت.
جمع بندی و نتیجه گیری:
با توجه به آنچه بیان شد نتیجه می گیریم گر چه در عمل بسیاری از اصولی که تیلور پیشنهاد کرده بود، یک قرن قبل از آن، در کارخانه ای در بیرمنگهام انگلیس توسط جیمز وات و متیو بولتون می شد اما مدیریت علمی تیلور که بر اساس کارسنجی، زمان سنجی، فردسنجی استوار بود، مقدمه تحولات عظیمی درافکار وفنون مدیریت درصنایع وموسسات دولتی کشورهای مختلف جهان شد. با استفاده از نظریات تیلورکارآمد تر وعقلانی تر کردن سازمان ها از طریق کاربرد روش های علمی و برنامه ریزی و طراحی وظایف سازمانی امکان پذیر شد. هر چند منظور اوعمدتا تاکید براستفاده ازاین روش ها درسطح وظایف عملیاتی بوده ولی با رواج اندیشه او، این روش ها در همه فعالیتهای سازمانی کاربرد پیدا کرد. علاوه بر تیلور صاحبنظران دیگری چون "فرانک گیلبرت" پیشگام حرکت سنجی و مخترع نمودار جریان کار FPC و "هنری گانت" فنون خاصی به روش علمی افزودند و به توسعه روشهای علمی و سیستماتیک برای مطالعه و اندازهگیری کار، برنامه ریزی و زمانبندی تولید پرداختند.دستاوردهای این اندیشمندان هم اکنون نیزبا(اصلاحاتی)در سازمانهای مختلف به کار می رود.
تهمت مثل زغال است، اگر نسوزاند سیاه می کند!
منبع: علی رضائیان(1369)، اصول مدیریت (تهران: سمت)
رضا نجف بیگی(1390)، سازمان و مدیریت (تهران: انتشارات ترمه)
محمد عباس زادگان (1370)، مبانی و مکاتب مدیریت (تهران:سازمان تبلیغات اسلامی)
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 16 اسفند 1401 (09:54)
- گزارش تخلف مطلب