پژوهش های روانشناختی چگونه انجام می شوند؟
پژوهش های روانشناسی
پژوهش کلا دو مرحله دارد: 1. آفرینش یک فرضیه علمی 2. آزمودن فرضیه
فرضیه آفرینی یعنی اظهار نظری قابل آزمودن درباره مسئله مورد نظر. مشاهده هوشمندانه موقعیت هایی که به طور طبیعی حادث می شود می تواند به تولید فرضیه بیانجامد. آشنایی زیاد با نوشته های علمی مرتبط با موضوع مورد نظر، مانند کتاب ها و مقاله هایی که قبلا منتشر شده اند نیز کمک کننده است. ولی مهمترین منبع فرضیه های علمی، اغلب یک نظریه علمی است، یعنی مجموعه ای از قضایای مرتبط به هم درباره پدیده ای معین. منظور از اصطلاح علمی آن است که روشهای پژوهشی به کار رفته برای جمع آوری داده ها 1. بدون سوگیری باشند (یعنی به نفع یکی از فرضیه ها و به ضرر دیگری نباشند) و 2. پایا باشند (یعنی سایر متخصصان هم بتوانند آن مشاهده را تکرار کنند و به همان نتایج نیز دست یابند).
روش های تحقیق در روانشناسی
روش آزمایشی
قویترین روش علمی روش آزمایشی است. روش آزمایشی قویترین آزمون برای یک فرضیه علت و معلولی است. برای مثال: کشف تاثیر مقدار خواب بر تغییرات حافظه. محقق با کنترل دقیق شرایط - اغلب در یک آزمایشگاه - و سنجش دقیق متغیرها، رابطه علی میان آنها را کشف می کند. متغیر چیزی است که می تواند در مقادیر مختلف وجود داشته باشد. امکان اعمال نظارت دقیق بر متغیرها، وجه تمایز شیوه آزمایشی از سایر روشهای مشاهده علمی است. متغیر مستقل، متغیری است مستقل از کاری که شرکت کننده انجام می دهد. متغیر مستقل تحت نظارت کامل آزمایشگر قرار دارد، یعنی آزمایشگر است که آن را ایجاد و مقدار آن را کنترل می کند.
در مطالعه آزمایشی، متغیر مستقل به مثابه علت مطرح شده در فرضیه است و معلول مطرح شده در فرضیه یک مطالعه آزمایشی نیز متغیر وابسته است. آزمایشگر مقدار متغیر مستقل را کم و زیاد کرده و متغیر وابسته را مشاهده می کند تا به نتیجه آزمایش خود پی ببرد. گروه های آزمایش یعنی گروههایی که علت مطرح شده در فرضیه در آنها وجود دارد و گروه شاهد (گواه) یعنی گروهی که علت مطرح شده در فرضیه در آنها وجود ندارد. معمولا گروه شاهد به عنوان خط پایه، مبنای مقایسه با گروه آزمایش قرار می گیرد. یک ویژگی مهم روش آزمایشی، گمارش تصادفی شرکت کنندگان در گروه ها یا شرایط مختلف است. منظور از گمارش تصادفی آن است که احتمال عضویت هر شرکت کننده در هر یک از گروهها مساوی باشد. فقط با گمارش تصادفی است که می توان مطمئن شد که همه متغیرهای نامربوط به تساوی در همه شرایط آزمایش وجود دارند و لذا بعید است که موجب سوگیری شوند.
روش آزمایشی را می توان خارج از آزمایشگاه نیز به کار برد. مثلا برای پژوهش درباره چاقی، می توان تاثیر روشهای مختلف تنظیم وزن را بر گروههایی مجزا اما مشابه از افراد چاق تحقیق کرد. خمیره اصلی روش آزمایشی منطق آن است نه محل انجام آن. مطالعاتی که متضمن کم و زیاد کردن همزمان چندین متغیر است، آزمایشهای چند متغیره خوانده می شوند و در پژوهش های روانشناختی اکثر اوقات از آنها استفاده می شود.
روانشناسانی که از روش آزمایشی استفاده می کنند اغلب لازم است اظهار نظرهایی عددی یا کمی بکنند. گاه می توان متغیرها را با وسایل فیزیکی اندازه گیری کرد: مثلا تعداد ساعات محرومیت از خواب و یا مقدار دارو را می توان به این طریق اندازه گرفت. اما در موارد دیگر متغیر ها را باید به گونه ای درجه بندی کرد که نوعی نظم از (کم به زیاد) در آنها دیده شود. برای مثال درجه بندی احساس پرخاشگری بیمار با استفاده از یک مقیاس پنج درجه ای که به ترتیب این درجات را داشته باشد: هرگز، بندرت، گاهی، اغلب، و همیشه. آزمایشگران به منظور ارتباط دقیق تر نیازمند نوعی اندازه گیری اند و آن نظامی است برای نسبت دادن اعداد به متغیرها.
آزمایش معمولا مستلزم اندازه گیری در مورد تعداد زیادی شرکت کننده است. نتیجه این اندازه گیری ها معمولا داده هایی است شامل مجموعه ای از اعداد که آنها را باید خلاصه و تفسیر کرد. برای این کار لازم است از آمار مدد گرفته شود. آمار شاخه ای از ریاضیات است که با گرفتن نمونه ای از داده ها از جمعیتی از افراد و سپس استخراج استنباطهایی درباره آن جمعیت بر اساس نمونه مذکور سرو کار دارد. پر استفاده ترین عدد آماری، میانگین است یعنی متوسط عددی چند چیز، که از تقسیم جمع جبری آن اعداد بر تعداد آنها به دست می آید.
روش همبستگی
همه مسائل را نمی توان به راحتی با روش آزمایشی بررسی کرد. در بسیاری از موارد محقق هیچ نظارتی ندارد که هر یک از آزمودنی ها در چه وضعیت یا شرایطی قرار می گیرند. به عبارت کلی تر برای تعیین اینکه آیا متغیری که تحت نظارت ما نیست، رابطه یا همبستگی با متغیر دیگر مورد نظر ما دارد یا نه، می توان از روش همبستگی استفاده کرد. ضریب همبستگی (r) عبارت است از درجه تقریبی ارتباط دو متغیر با هم که با عددی بین 1- و 1+ نشان داده می شود. هرگاه هیچ ارتباطی دیده نشود، با صفر، و هرگاه ارتباط کاملی وجود داشته باشد -که نادر است- با 1 نشان می دهند. (1+ یعنی ارتباط مذکور مثبت است و 1- یعنی ارتباط مذکور منفی است). هرچه r از صفر دورتر و به 1+ و یا 1- نزدیکتر باشد، رابطه میان دو متغیر قویتر است.
همبستگی یا مثبت است یا منفی. علامت همبستگی به معنای آن است که دو متغیر یا همبستگی مثبت دارند (یعنی مقادیر آنها باهم افزایش یا کاهش می یابد) یا همبستگی منفی است(یعنی مقدار یکی از دو متغیر افزایش و دیگری کاهش می یابد). برای مثال همبستگی صدمه مغزی با چهره نشناسی ( پروزوپاگنوزی)، بر اساس مطالعه انجام شده، حدود9% شده است. این همبستگی زیاد به معنای آن است که ارتباطی محکم میان مقدار صدمه مغزی و خطای افراد در شناسایی چهره وجود دارد. در تحقیقات روانشناسی اگر ضریب همبستگی 0/06 به بالا باشد، بسیار زیاد تلقی می شود. اگر بین 0/02 تا 0/06 باشد باز از لحاظ عملی و نظری ارزشمند است و در پیش بینی مفید واقع می شود. اما اگر بین صفر تا 0/02 باشد باید برخوردی محتاطانه با آن داشت و در پیش بینی نیز کمترین فایده را دارد.
یکی از کاربردهای رایج روش همبستگی در آزمونهایی است که استعداد، موفقیت تحصیلی، یا صفات روانی دیگر را می سنجند. مثلا می توان همبستگی نمره افراد در آزمون توانایی ریاضی را با نمره هایی که بعدا در درس ریاضی دانشکده می گیرند، تعیین کرد. اگر این همبستگی بالا باشد در این صورت با استفاده از نمره آزمون می توان تعیین کرد که در یک گروه جدید کدام دانش آموز باید به کلاسهای پیشرفته برود.
وقتی دو متغیر همبستگی دارند، تغییر یکی شاید علت تغییر دیگری باشد. در واقع همبستگی پیش شرط علیت است. منتها بدون انجام مطالعات آزمایشی بیشتر نتیجه ای حاکی از علیت را نمی توان از مطالعات همبستگی گرفت، چون همبستگی الزاما به معنای علیت نیست.
روش مشاهده مستقیم
در مراحل اولیه پژوهش بهترین راه نیل به یک توضیح، مشاهده مستقیم است. یعنی مشاهده پدیده مورد نظر به همان صورتی که در طبیعت رخ می دهد. مشاهده دقیق رفتار حیوان ها و انسان ها نقطه آغاز بسیاری از پژوهش های روانشناسی است. محققان باید طوری آموزش دیده باشند که مشاهده و ثبت وقایع را به طور دقیق انجام دهند و سوگیری شان بر گزارش آنها تاثیری نگذارد. اگر موضوعی که قرار است مشاهده شود واجد برخی جنبه های زیست شناسانه هم باشد، برای اجرای روش های مشاهده ای ممکن است لازم شود از آزمایشگاه استفاده کنیم. برای مثال در مطالعه معروف ویلیام مسترز و ویرجینیا جانسون در مورد جنبه های فیزیولوژیک فعالیت جنسی انسان، این دو محقق فنونی را ابداع نمودند که با آنها توانستند پاسخ های جنسی را به طور مستقیم در آزمایشگاه مشاهده کنند.
روش پیمایش (زمینه یابی)
برخی از موضوعات که بررسی آنها با مشاهده مستقیم دشوار است، می توان با مشاهده غیر مستقیم یعنی با پرسشنامه یا مصاحبه مطالعه کرد. در این شیوه پژوهشگر به جای اینکه ببیند آیا افراد به رفتار خاصی -مثلا ورزش مرتب- می پردازند یانه، از خودشان سوال می کند که آیا آن رفتار را انجام می دهند. این روش در مقایسه با مشاهده مستقیم سوگیری بیشتری دارد. یک سوگیری بسیار قابل توجه اثر مطلوبیت اجتماعی است و زمانی رخ می دهد که فرد می کوشد خود را خوب جلوه دهد. با این حال از روش زمینه یابی نتایج بسیار مهمی هم به دست آمده است. برای مثال دو کتاب رفتار جنسی انسان مذکر و کتاب رفتار جنسی انسان مونث،حاصل تحلیل مصاحبه با چندین هزار نفر می باشد.
برای پی بردن به نظریات سیاسی افراد، محصولی که ترجیح می دهند، نیازهای آنها به خدمات سلامت، و مسائلی از این قبیل نیز از زمینه یابی استفاده می شود. موسسه نظرسنجی گالوپ و سرشماری های ایالات متحده آمریکا تقریبا از معروف ترین زمینه یابی ها هستند. زمینه یابی خوب مستلزم آن است که پرسشنامه ای که از پیش به دقت آزموده شده است، به نمونه ای از افراد داده شود که مطابق روش های دقیق انتخاب شده و لذا معرف و نماینده جمعیت مورد مطالعه هستند.
تاریخچه های فردی
روش دیگری برای مشاهده غیر مستقیم، تهیه تاریخچه فردی یا بخشی از زندگینامه افراد است. در این روش از افراد خواسته می شود که خاطرات مرتبط با موضوع تحقیق را از گذشته خود به یاد آورند. یک محدودیت مهم تاریخچه های فردی این است که بر خاطرات و بازسازیهای افراد از وقایع گذشته متکی اند و اینها نیز به وفور تحریف می شوند و یا ناقص اند. گاه می توان برای تایید اطلاعات به دست آمده از اطلاعات دیگر نیز استفاده کرد،برای مثال گواهی های فوت و یا خاطرات بستگان فرد مصاحبه شونده در مورد واقعه مورد نظر. روش تاریخچه فردی بیشتر به کار مطرح کردن فرضیه هایی می آید که بعدا می توان آنها را به روش های دقیق تری آزمود یا با نمونه بزرگتری از شرکت کنندگان بررسی کرد.
مرور منابع
آخرین روش پژوهش روانشناختی، مرور منابع است. مرور منابع عبارت است از تلخیص عالمانه پژوهش های موجود درباره موضوعی مشخص. مرور منابع به دو صورت وجود دارد: یک شکل آنه مرور روایتی است که طی ان مولفان به توصیف کلامی مطالعات گذشته می پردازند و از میان شواهد روانشناختی موجود، یافته های قوی را مطرح می کنند. نوع دیگری از از مرور که در حال گسترش روز افزون است، فرا تحلیل نام دارد که طی آن مولفان با استفاده از فنون آماری به ترکیب مطالعات انجام شده در گذشته و استخراج نتایج از دل آنها می پردازند. دیدیم که در هر مطالعه آزمایشی، هر شرکت کننده یک مورد تلقی می شود ولی در یک فراتحلیل، هر مطالعه یک مورد تلقی می شود. فراتحلیل به طور بالقوه نظام دارتر و منصفانه تر از مرور روایتی است.
اخلاق در پژوهش های روانشناختی
از آنجا که روانشناسان در پژوهش های خود با موجودات زنده سروکار دارند لازم است به مسائل اخلاقی ای که ممکن است در حین پژوهش پیش بیاید توجه داشته باشند. به همین دلیل انجمن روانشناسان آمریکا (APA) و انجمن هایی نظیر آن در کانادا و بریتانیای کبیر رهنمودهایی در مورد طرز برخورد با شرکت کنندگان انسانی و آزمودنی های جانوری تدوین کرده اند.
مبانی اخلاق در پژوهش بر انسان ها
حداقل خطر
اولین اصل در برخورد اخلاقی با شرکت کنندگان انسانی اصل حداقل خطر است. این که هیچ کس نباید در معرض صدمه جسمی و روانی قرار گیرد. به عبارت دیگر در اکثر موارد، خطری که در حین پژوهش در انتظار افراد است، نباید از خطری که افراد در زندگی روزمره خود با آن مواجه می شوند، بیشتر باشد.
رضایت آگاهانه
پیش از انجام پژوهش باید هرکدام از جنبه های مطالعه که ممکن است بر تمایل شرکت کنندگان برای همکاری با پژوهش اثر بگذارد، به انها گفته شود و پس از این افشاگری، آنها باید داوطلبانه وارد مطالعه شوند و هر زمان هم که دلشان خواست، اجازه داشته باشند بدون پرداخت هیچ غرامتی از ادامه همکاری خودداری کنند.
حق حفظ حریم خصوصی
اطلاعاتی که ممکن است در حین مطالعه از شرکت کننده به دست آید باید محرمانه تلقی شود و جز با رضایت او در اختیار دیگری قرار نگیرد. یکی از اقدامات معمول، جدا کردن نام و سایر اطلاعات شناسنامه ای شرکت کنندگان از داده های جمع آوری شده است. آنگاه می توان اطلاعات را با شماره رمز مشخص کرد. روش رایج دیگر ارئه اطلاعات به صورت تجمعی است، یعنی مثلا فقط میانگین داده های همه شرکت کنندگان که در یک گروه یا در یک شرایط مشترک قرار داشته اند، گزارش شود.
حتی اگر همه این شرایط اخلاقی هم رعایت شود، باز هم محقق باید هزینه های مطالعه- نه هزینه های اقتصادی، که هزینه های انسانی آن - را با فواید احتمالی آن مقایسه کند.
اخلاق در پژوهش حیوانی
اعمال هرگونه روش دردآور یا مضر به حیوانات باید با توجه به دانشی که قرار است از آن مطالعه به دست آید، کاملا موجه باشد. محقق باید اخلاقا پایبند به برخورد انسانی با حیوانات و اعمال حداقل درد و رنج به آنها باشد.
منبع: کتاب زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلگارد ترجمه دکتر حسن رفیعی
نویسنده: نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 05 اسفند 1401 (23:54)
- گزارش تخلف مطلب