بیماریهای انگیزشی
بیماری انگیزش – انگیزه ناگهانی – ناتوانی در کنترل انگیزه های اضطراری
Kleptomania بیماری سرقت
Pathological Gambling قمار بیمار گونه: درمردان شایع تر است.
Trichotillomania بیماری مو کندن: در زنان شایع تر است.
Pyromaniac بیماری آتش افروزی: در مردان شایع تر است.
Intermittent Explosive D/O بیماری انفجاری گاهگاه: در مردان شایع تر است.
Impulse Control D/O NOS:
مدتها بین متخصصین این اختلاف نظر بوده که این بیماری اغلب همراه با بیماری های دیگر دیده شده و شخصیت مجزایی ندارد در حالی که نهایتاً ما به این نتیجه رسیده ایم که اختلال در کنترل انگیزه ها به عنوان یک علامت در بیماری های دیگر به چشم می خورد.
از جمله این بیماری ها ADD یعنی بیماری فقدان تمرکز در کودکان و نوجوانان و حتی بعضی از افراد بزرگ است که این افراد اغلب وسط حرف این و آن می پرند و کنترل رفتار خودشان را در برخی موارد ندارند. در بیماری دیگری مثل Manic Depression که اغلب رفتارشان خارج از کنترل آنها اتفاق می افتد. افرادی که به بیماری وسواس مبتلا هستند قدرت کنترل رفتارشان را ندارند چه شستن و نظافت باشد و چه نظم و ترتیب و نحوه های خاص را ه رفتن و عمل کردن.
در برخی بیماری های شخصیتی مثلاً Border line یا هیستریانیک برخی از رفتار و انگیزه ها غیر قابل کنترل هستند.
Kleptomania بیماری سرقت:
علائم بیماری
1- مکرراً به نیاز مقاومت ناپذیر در دزدیدن اشیاء بی ارزش پاسخ مثبت می دهند.
2- قبل از انجام این کار احساس اضطراب شدید به آنها دست می دهد.
3- بعد از هر دزدی احساس آرامش دلپذیری پیدا می کنند.
4- دزدی به خاطر انتقام، خشم، هذیان ها و توهم روحی نیست.
5- دلایلی چون شخصیت ضد اجتماعی یا Manic Episode و از این قبیل در این نوع سرقت دخالت ندارند.
از نظر آماری متأسفانه همه موارد گزارش نمی شود ولی چیزی حدود 6 در هزار مردم به این مشکل مبتلا هستند. مطالعه دیگر نشان می دهد که تنها 5% دزدی های افراد از بوتیک ها و مغازه ها به این مشکل مبتلا هستند و بقیه متأسفانه هدف سود جویی دارند. زنان از مردان بیشتر دچاراین بیماری هستند و سن متوسط مبتلایان در زنان 35 و در مردان 50 سال است.
در موارد خاصی بیماری مغزی مثل صرع، تومور مغزی Dementia و بعضی داروها می توانند موجب بروز چنین بیماری بشوند. از نظر روانکاوان رفتارها غیر قابل کنترل برای ارضاء نیازها، انگیزه ها آرزوها و جدل های ناخود آگاهی اتفاق می افتد و مطالعات نشان می دهد که مبتلایان به این بیماری کودکی پر آشوب و ناسازگاری داشته اند.
فلسفه های جدید تر این بیماری را از رده های وسواس و افسرد گی ها می شمارند چرا که پاسخ مثبت بیماری به داروهای ضد افسرد گی بسیار چشم گیر است. بررسی های دیگر این بیماری را به بیماری های تغذیه ای یا بولیمیا مرتبط می دانند.
تشخیص و درمان اغلب زمانی شروع می شود که بیمار دستگیر شده و به وسیله دادگاه برای بررسی و مداوا معرفی می شود این افراد اغلب از رفتار خودشان شرمگین هستند خاصه که موضوع سرقت شده بی ربط و بی ارزش است. این افراد کم کم ازترس تکرار این عمل گوشه گیر می شوند. درصد افسرد گی ها و بیماری های اضطرابی در این افراد بالا تر از بقیه مردم است.
درمان:
روان درمانی: بهترین فرم روان درمانی برای این گروه CBT است. در این فرم احساس آرامش و راحتی بعد از سرقت را با یک صحنه ناگوار مثل دستبند زدن و زندان رفتن همراه می کنیم. در Sensitization انگیزه سرقت را با صحنه ناگواری که بیمار شاهد آن بوده همراه می کنیم. تکرار همزمانی این دو احساس شایعاً از قدرت وتوانایی انگیزه اضطراری خواهد کاست.
قمار بازی بیمار گونه Pathological Gambling
1- بیمار همیشه در اندیشه قمار است. در انتظار بدست آوردن پول، گرفتن مرخصی و به قمار با اندیشه بازی های گذشته سرگرم است.
2- برای کسب لذت مورد نظر، بیمار به بازی با پول بیشتری نیاز دارد.
3- مداوما" در تلاش بر اینکه از بازی خودداری کند و یا حتی کمتر بازی کند ناموفق بوده است.
4- بیقراری و کم تحملی در زمانی که شخص می خواهد دست از قمار بکشد، یا سفر به کازینو یا ملاقات با دوستان را کنسل کند.
5- اغلب زمانیکه احساس هایی چون غمگینی، ناامیدی، اضطراب یا احساس گناه به او دست می دهد به قمار پناه می برد.
6- دنبال پول از دست رفته دویدن، به این معنی که بعد از باخت پول بیشتری قرض می کنند و دوباره بر می گردند.
7- به فامیل به دوستان به تراپیست و حتی به خودشان در مورد باخت و بازی دروغ می گویند.
8- برای تهیه پول به دزدی، تقلب، صحنه سازی و هر کاری دست می زنند تا پولی برای باخت پیدا کنند. شکستن قلک بچه ها و تخلیه حساب پس انداز فرزندان از دردناک ترین علائم این بیماری است.
9- در قمار، روابط زناشویی، دوستی، تحصیلات و کار را هم می بازند.
10- وقتی تمامی حیله های قبلی بی نتیجه می ماند،دست گدایی جلوی دیگران هم دراز می کنند.
80 درصد بزرگسالان در امریکا به نوعی از قمار دست زده اند اما 2-3 درصد افراد در امریکا به نوع قمار بازی بیمارگونه مبتلایند. نسبت مردان مبتلا از زنان بیشتر و سن متوسط آنان 40 تا 50 سال است. اخیراً گروه بیشتری زیر 30 ساله مبتلا به این بیماری دیده شده است که اغلب والدینی مبتلا به الکل یا مواد مخدر دارند و در 25 % مبتلایان یکی از والدین به قمار بازی مبتلا بوده است. این بیماری همراه با بیماری های روحی و روانی دیگر شایعاً دیده می شود. شایعترین بیماری های که همراه با قمار دیده شده، اعتیاد به الکل یا سایر مواد مخدر، افسرد گی، بیماری ADD، Manic Depression و بیماری های شخصیتی بخصوص خود شیفتگی و بیماری سایکوپات (ضد اجتماعی) است.
از دیدگاه فروید این بیماران برای آرام کردن احساس گناهی که در کودکی در آنها شکل گرفته است، نیاز ناآگاهی به باختن دارند. در بررسی ها دریافته اند که معتادان به قمار، ماده خاصی به نام MHPG در خونشان کاهش یافته و در مایع مغزی نخاعی آن ها افزایش پیدا کرده است.
دوران بیماری قمار 4 مرحله دارد:
دوران برد: اغلب در مردها قابل رویت است و با یک برد جانانه شروع می شود. طبعاً احساس غرور و توانایی بیحدی به بیمار دست می دهد. این مرحله در زنان مبتلا کمتر به چشم می خورد. آنها اغلب برای فرار مشکلات محیطی به قمار پناه می برند. پس در مردان هیجانِ بردن و درزنان فرار از دردهای محیط سبب شروع بیماری است.
دوره دوم دوران باخت: در اینجا فرد شروع به نگرانی از باخت می کند. گویی یک انگیزه اضطراری او را وادار می کند که تا دیر نشده پول های باخته را پس بگیرد و به همین دلیل ناگزیر به هر ترتیبی برای آن پول تهیه می کند.
در دوره سوم به علت نا امیدی از تلاش بیهوده، دچار افسرد گی می شوند. در این مرحله رفتار شخص بنوعی تغییر می کند که اغلب با شخصیت اصلی او تناسبی ندارد. دراین دوره است که آنها مرتکب اعمال غیر قانونی از قبیل دزدی، جعل اسناد و تقلب به امید تکرار روزهای خوش آغازین می شوند.
دوران چهارم دوران ناامیدی است که اغلب در آن خلاف های بیمار بر ملا می شود. رشته های ارتباطی گسسته می شوند. گاهی بیمار به زندان می افتد.افکار نا امید کننده و اقدام به خودکشی از ویژگی های این دوره ذلت در قمار بازی است.
این بیماران در دوره های متفاوت تقاضای کمک می کنند. Gamblers Anonymous معمولاً گرد هم آیی افراد در دوره چهارم است ک پیش آگهی بیماری را به سوی بهبودی تسریع می کند.
تعداد اندکی با تغییرات مهم در زندگی شان از قبیل طلاق، تولد فرزند، اخراج از کار، زندان، یا بیماری جسمی به خود می آیند و حلقه معیوب بیماری گسسته می شود.
درمان این بیماران شامل مراحل زیر است:
1- شرکت در جلسات 12 قدم برای معتادان به قمار
2- روان درمانی انفرادی برای مشکلات شخصیتی. نیاز به باخت، احساس گناه، نیاز به قدرت گرایی و سایر مشکلات بنیادی بیمار که مورد بررسی و درمان قرار می گیرد.
3- درمان بیماری های جانبی مثل ابتلا به الکل و سایر مواد مخدر یا درمان اضطراب و افسرد گی و غیره
Family Therapy -4 که گاه پرده از مشکلات عمیق خانواده بر می دارد.
5- رفتار درمانی و فکر درمانی هم تاثیر بسزایی در تداوم بهبودی بیمار خواهد داشت. مثلاً Desensitize کردن بیمار نسبت به صدا ها و هیاهوی موجود در کازینو، نوار صدای بازی در کازینو را پخش می کنیم،فشار خون بیمار افزایش پیدا می کند. سپس حالت انگیزش پدید آمده در این بیمار را با آرامش درمانی آرام می کنیم و از این قبیل.
Trichotillomania بیماری کندن موها
علائم:
1- بیمار مکرراً موهای خود را می کند به حدی که جای موهای کنده شده به وضوح قابل رویت و تشخیص است.
2- قبل از کندن مو و زمانی که بیمار مقاومت می کند بی اندازه عصبی می شود.
3- لذت رضایت و آرامش بعد از کندن مو که اغلب با احساس گناه و ناتوانی همراه می شود
4- تکرار این عمل تاثیر چشم گیری در شرایط اجتماعی و حرفه ای بیمار به وجود می آورد.
5- اعتماد به نفس و روابط عاطفی بیمار با همسر و نزدیکان گرفتار اختلال می شود.
این بیماری که زمانی بسیار نادر بوده امروز در بعضی آمارگیری ها تا 4% افراد دیده می شود. بیماری مزمن و در زنان 3 برابر مردان شایع تر است. شروع بیماری عموما قبل از 17 سالگی دیده شده است.
در تحقیقات دیگر دو گروه متمایز از این بیماری دیده شده، فرم زود رسی که حدود 6 سالگی آغاز شده، در دختر و پسر یکسان است و با چند ماه رفتار درمانی بهبود می یابد.
دیگر نوع دیررسی که معمولا در 13 سالگی شروع می شود، در دختران 3 برابر پسران است و بطور مزمنی پیشروی کرده و به درمان مقاوم است. در علت شناسی این بیماری فرویدین ها می گویند علت این بیماری در کودکی، دوره های جدایی از والدین و یا از دست دادن زودرس یکی از آنها بوده است. مادران این کودکان اغلب بسیار انتقاد کننده و ناراضی و پدران این بچه ها ضعیف و وابسته هستند.
متخصصین رفتار شناسی این بیماری را مثل جویدن ناخن و مکیدن شست یک عادت می دانند.
نهایتاً از آن جایی که این بیماری با داروهای ضد اضطراب و افسرد گی از خانواده سروتونین سازها پاسخ مثبت می دهد ارتباط بیماری با بیماری وسواس منطقی به نظر می رسد.
مشکل اساسی در درمان این بیماری یافتن آن است. چرا که مبتلایان، این بیماری را محصول اشتباهات خودشان می دانند و از نشان دادن قسمت های آسیب دیده به شدت حفاظت می کنند. با استفاده از وسایلی مانند SPRAY رنگ، کلاه، آرایش یا عینک های بزرگ با شیشه تاریک ابروها یا مژه های کنده شده را پنهان می کنند.
در یک مطالعه گسترده به این نتیجه رسیده اند که عملکرد این بیماران همه قسمتهای بدن را که مو دارد و در دسترس قرار داشته باشد شامل می شود. بیشترین گروهی که این افراد را برای درمان معرفی می کنند آرایشگرها هستند.
درمان این بیماری به دلیل تنوع فرم های موجود از نظر زمان، شدت،منطقه مبتلا شده، شرایط سنی،اجتماعی و عاطفی بیماران متنوع و متفاوت است و در گفتگو با افراد مختلف چه بسا که پاسخ های متفاوتی دریافت خواهید کرد.
اولین قدم در درمان این بیماران نجات آنها از شرمندگی و احساس گناه و حقارت شدید است. به آنها بفهمانیم که انسانهای بد و گناهکاری نیستند. این بیماری مشکل گروه کثیری از مردم است که در صد بالایی از آنها قابل درمان اند.
شروع درمان با دارو برای کاهش استرس بیمار و پذیرش بقیه مراحل درمان بسیار کمک کننده است. سپس روان درمانی برای حل مشکلات و آسیب ها ی دوران کودکی ضروری است.
ازرفتار درمانی مثل بقیه عادت ها استفاده می شود: تشویق، زمانی که موفق به مقاومت شده و تنبیه، زمانی که ناتوانی نشان می دهد، یا همزمان کردن احساسات لذت بخش همراه با نکندن موها و احساس ناگوار همراه با کندن مو.
همچنین ازهیپنوتراپی (خواب مصنوعی) و یا Biofeedback برای آموزش آرامش درمانی می توان کمک گرفت.
Pyromaniac بیماری آتش افروزی:
نوع دیگری از بیماری انگیزه های اضطراری است
1- بکرات اقدام به آتش سوزی می کنند.
2- قبل از آتش زدن استرس و فشار روحی بسیاری در آنها بر انگیخته می شود.
3- بعد از آتش زدن با شوق و لذت و مسحور شدن آتش را تماشا می کنند.
4- این عمل با سود اقتصادی یا انتقام همراه نیست.
5- این عمل نتیجه هذیان ها و توهمات روانی نیست.
Intermittent Explosive D/O بیماری حملات انفجاری گاه گاه:
1- این بیماری به کسانی اطلاق می شود که به دفعات قادر به کنترل خشم ناگهانی خود نشده اند و در نتیجه به حمله به افراد و شکستن و تخریب اشیاء و وسایلی که در دسترس آنها قرار دارد اقدام می کنند.
2- واکنش بیمار تناسبی با عامل برانگیزاننده ندارد.
3- شخص بیمار مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی یا Borderline یا بیماری های روانی مثل جنون غم و شیدائی نیست.
4- بیمار تحت تاثیر مواد مخدر والکل قرار ندارد.
5- در فاصله بین حملات و در زندگی عادی، بیمار هیچیک از علائم بیماری را نشان نمی دهد.
در مردها 4 برابر خانم ها شایع تر است. در مطالعات جدید، رد پای بیماری در خانواده هایی که این مشکل وجود داشته بیشتر دیده شده است. سن شیوع بیماری بین 15 تا 25 سال است. در وابستگان نزدیک این بیماران درصد بالاتری از ابتلا به افسردگی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر دیده می شود.
از نظر علت شناسی روانکاوان حملات انفجاری را واکنش در مقابل زخم های نابخشودنی به هسته خودشیفتگی افراد می شناسند. این افراد اغلب مردان درشت اندامی با شخصیت وابسته هستند که در مقابل احساس بی ارزشی و ناتوانی خود واکنش نشان می دهند
در تحقیقات روانپزشکی جدید دریافته اند که پلاکت های خون این افراد در مقایسه با گروه شاهد سروتونین کمتری را جذب می کرده اند و با تجویزداروی تریپوفان که در بدن به سروتونین تبدیل می شود یا مواد دیگری که سروتونین سلول ها را بالا می برد، کاهش مشخصی در حملات انفجاری این افراد دیده شده است.این نشانه به نفع نظریه بیولوژیست ها می باشد.
در سابقه این افراد، ابتلا به الکل، سابقه و دعوا و زد و خورد، نا پایداری احساس ها، نا پایداری روابط با جنس مخالف، از دست دادن مکرر شغل و بی بند وباری های قانونی به چشم می خورد.
درمان این افراد شامل دارو درمانی، روان درمانی برای کاهش اضطراب و جلوگیری از حملات انفجاری از طریق اصلاح دیدگاهها و نحوه برداشت آنها از رفتار دیگران است.
آخرین بیماری از این گروه Self Mutilation یا بیماری خود تخریبی است.
در این بیماری فرد مبتلا در لحظات خاصی گرفتار انگیزه مقاومت ناپذیر آزار خویشتن می شود و به فرم های مختلف به آزار جسمی خود می پردازد.
این بیماری در زنان بیشتر از مردان اتفاق می افتد. زمان شروع بیماری از حدود 15 سالگی تا 25 سالگی است. در دو سوم این افراد سابقه سوء استفاده جسمی و جنسی در دوران کودکی آنها دیده می شود. در گذشته این بیماران، جراحی های بزرگ، تصادف های غیر منتظره، حوادث دردناک عاطفی، عدم توانایی کودک در راضی کردن والدین، اعتیاد والدین به مواد مخدر یا الکل، و از این قبیل به چشم می خورد.
شایع ترین فرم آسیب رساندن به خویشتن در این بیماران، بریدن پوست دستها و پاها، سوراخ کردن پوست، سوزاندن با سیگار و خاراندن تا سرحد خونریزی می باشد. در موارد شدید تر به بلعیدن قطعات برنده شیشه یا مواد سوزاننده اقدام می کنند.
از نظر روحی این بیماران به قصد انحراف ذهن از سوژه های دردناک زندگی و برای بدست آوردن کنترل خویشتن به این رفتار ها دست می زنند. این افراد هم، قبل از انجام عمل تخریب گرفتار فشار روحی تحمل ناپذیری هستند که با وارد کردن آسیب به خویشتن آرام می گیرند.
در درمان این گروه نیزهمانند سایرمبتلایان به ناتوانی در کنترل انگیزه ها از دارو های مختلف همراه با روان درمانی با شیوه های متفاوت استفاده می کنیم.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 21 اسفند 1401 (19:54)
- گزارش تخلف مطلب