امروز شنبه 03 آذر 1403 http://u24.cloob24.com
0

چکیده:

خواندن در برگیرنده مجموعه ای از مهارت هاست که پایه مشترک موفقیت در همه زمینه های تحصیلی می شود. محور اصلی سواد آموزی، خواندن است و از هر کسی انتظار می رود که خواندن و نوشتن را بداند اکثر کودکان به شوق یادگیری خواندن به مدرسه می روند و تحصیلات رسمی خود را با خواندن و نوشتن شروع می کنند. هدف نهایی از کسب توانایی خواندن، رسیدن به مرحله‌ای است که فرد بتواند نوشته‌ای را بخواند، آن را نقد و بررسی کند و درنهایت به نیازی از نیازهای خود پاسخ گوید.

در این مقاله ابتدا تعریفی مختصر از خواندن و مهارت خواندن آورده شده است و سپس مراحل یادگیری مهارت خواندن و روش های آماده سازی دانش آموزان برای کسب مهارت در این زمینه بحث شد. و در پایان مشکلات یادگیری در امر خواندن و سپس راه کارهای تقویت این مهارت توضیح داده شده است.

کلمات کلیدی: تقویت- مهارت خواندن- دانش آموزان

0

مقدمه:

فردریک وینسلو تیلور به عنوان پدر مدیریت علمی شناخته می‌شود و همچنین از اولین مشاوران مدیریت بود. وی مطالعات خود را درسال 1885 در صنعت فولاد میدویلو بتلهم آغاز کرد و در حدود سال 1878 چهار اصل اساسی و مهم مدیریت علمی را ارائه نمود که در متن ذیل به شرح آن می پردازیم.

0

رفتار گرایی

رفتار گرایی بررسی علمی رفتار انسان است و هدف نهایی آن پیش بینی و کنترل رفتار می باشد. علاقه ی اصلی رفتارگرایان به رفتار و تغییراتی است که بر اثر تجربه در آن ایجاد می شود. رفتارگرایان معتقدندرفتارهای قابل مشاهده و اندازه گیری باید مطالعه شوند و رویدادهای ذهنی را باید نادیده گرفت زیرا نمی توان آن ها را مستقیماً بررسی کرد.

رفتار گرایان فرض می کنند رفتار از پاسخ هایی تشکیل می شود که می توان آن ها را مشاهده کردو وظیفه ی رفتارگرا این است که با توجه به محرک، پاسخ را پیش بینی کند و با توجه به پاسخ، محرک را پیش بینی نماید.

بر اساس این نظریه، یادگیری عبارت است از:«ایجاد و تقویت رابطه و پیوند بین محرک و پاسخ در سیستم عصبی انسان». از پیشگامان این نظریه می توان به واتسون، پاولف، ثرندایک و اسکینر اشاره کرد.

تدریس رفتار گرا

· در تدریس رفتار گرا، نتایج و پیامد های یادگیری (هدف های آموزشی) بطور واضح و روشن برای فرا گیران بیان می شود تا آنان بتوانند انتظارات را در نظر گرفته و درباره ی آن قضاوت کنند که آیا به نتایج پیش بینی شده رسیده اند یا خیر.

· در تدریس رفتار گرا، فراگیر در یادگیری منفعل یا اثر پذیر است. به عبارتی فراگیر به مثابه لوح سفیدی است که کارهای معلم و رخدادهای محیطی، لوح سفید فراگیر را تحت تأثیر قرار داده و آثار محرک ها در لوح ضمیر و ذهن او نقش می بندد.

· در تدریس رفتار گرا، رسیدن به نتیجه ی مطلوب بسیار مهم است. در نتیجه تلاش می شود تا محرک ها به شکل مؤثر و ایده ال ارایه شوند. مهم نیست در ذهن فراگیرنده چه عملیات خاصی روی می دهد. در واقع محرک ها وارد فضای ذهن یادگیرنده می شوند و بدون آنکه عملیات خاصی روی آن ها صورت گیرد، در ذهن انبار می شوند و در موقع نیاز به همان صورت که در ذهن ثبت شده اند، فراخوانده می شوند.

معلم با رویکرد رفتار گرایی

· معلمان رفتار گرا، محور و مرکز یادگیری هستند و آموزش کاملاً کنترل شده است. این معلمان همان چیزی را که آموزش داده اند بدون هیچ کم و کاستی از فرا گیران می خواهند و آنان به همان شکلی که فرا گرفته اند چاسخ می دهند.

· معلمان رفتار گرا، محتوای یادگیری را به صورت آماده در ترتیب و توالی مناسبی (از ساده به پیچیده – از شناخته به ناشناخته) ارایه می دهند تا یاد گیری ارتقا پیدا کند.

· معلمان رفتار گرا، محیط یادگیری را به گونه ای سازماندهی می کنند که به بروز واکنش و رفتار مطلوب بینجامد.

· معلمان رفتار گرا، بر اساس هدف های رفتاری، آزمون های دقیقی تهیه می کنند و دانش آموزان نیز می توانند با توجه به درست یا اشتباه بودن پاسخ هایی که به سؤال های آزمون می دهند، از نقاط قوت و ضعف خود در یاد گیری آگاه شوند.

· معلمان رفتار گرا برای ایجاد رفتار های تازه، افزایش رفتار های موجود، کاهش دادن یا محو کردن رفتار های نامطلوب و نگه داری رفتار های مطلوب از روش های مختلفی از جمله زنجیره کردن، تقویت مثبت و منفی، خاموشی و... استفاده می کنند.

· معلمان رفتار گرا فعالیت های ذهنی و یادگیری هایی را که قابل مشاهده نیستند و تجلی رفتاری ندارند نا دیده می گیرند.

· معلمان رفتار گرا پاسخ های مناسب دانش آموزان را از طریق تشویق و تأیید تقویت می کنند و معتقدند با تکرار پاسخ های صحیح، یادگیری تقویت می شود.

· معلمان رفتار گرا معتقدند که محتوا و مواد آموزشی باید مشخص، محدود و کم دامنه به ویژه قابل اندازه باشند.

· معلمان ر فتار گرا در تدریس خود از سخنرانی و تمرین های هدایت شده بهره می گیرند.

ارزشیابی با رویکرد رفتار گرایی

· در رویکرد رفتار گرایی، فرا گیران از طریق امتحانات کلاسی و برگزاری امتحانات در مقیاس وسیع (سراسری و نهایی) و آزمون های پیشرفت تحصیلی با انواع سؤالات عینی (چند گزینه ای، جور کردنی و...) مورد ارزشیابی قرار می گیرند.

· در رویکرد رفتار گرایی، معلمان ارزشیابی خود را با هدف ارزیابی عملکرد فرد و از طریق اندازه گیری کمیّت یا کیفیت رفتار های بیرونی انجام می دهند. معلمان رفتار گرا، رفتارها را از طریق مشاهده ی طبیعی مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند.

· در رویکرد رفتار گرایی، تمرین و تکرار در فرایند یادگیری نقش بسزایی دارد. معلمان رفتار گرا در هر جلسه ی تدریس با دریافت پاسخ های مناسب به یک محرک شناخته شده و تمرین آن ها و با تأکید بر پاسخ های صحیح موجب تقویت یادگیری می گردند و به این ترتیب ارزشیابی در هر جلسه ی تدریس انجام می گیرد.

منبع

کارشناسی برنامه ریزی گروه های آموزشی کمیسیون کیفیت بخشی به فرایند یاد دهی – یادگیری(1388) نگاهی بر نظریه های یادگیری (1) رفتار گرایی. تهران وزارت آموزش و پرورش

0

آرون تمکین بک در 18 ژولای 1921 در پراویدنس رودآیلند (providence Rhode Island) به دنیا آمد. در سال 1942 مدرک لیسانس خود را از دانشگاه براون (Brown university) با شعار (In God We Hop) دریافت کرد. و سپس در سال 1946 از دانشگاه ییل (University Yal) با شعار (Light and truth) واقع در(New Haven Connecticut State) شهر نیوهیون؛ ایالت کنتیکت، موفق به دریافت دکترای روانپزشکی شد. اما بدلیل ماهیت اسرار آمیز روانکاوی از کار در رشته ی روان پزشکی دست کشید. زمانی که من برای اولین بار شروع به درمان بیماران با استفاده از مجموعه روشهایی کردم که بعدها «شناخت درمانی»-cognitive Therapy- نام گرفتند، هیچ تصوری از اینکه این روش که بطور جدی از روش روانکاوانه ی من فاصله گرفته بود، مرا به کجا خواهد برد نداشتم.من با توجه به مشاهدات بالینی ام و نیز بر اساس برخی مطالعات و آزمایش های نظام دار، این نظریه را بیان کرده ام که هسته ی اختلالات بالینی نظیر افسردگی و اضطراب، اختلال در تفکر است.(شناخت درمانی؛ مبانی و فراتر از آن، دکتر جودیت س.بک، آرون تی بک)

0
ویگوتسکی یک مارکسیست بود که اعتقاد داشت درک انسان تنها بر اساس بافت تاریخی- اجتماعی محیط امکان دارد. نظریه تاریخی اجتماعی ویگوتسکی سعی دارد ارتباط بین دو مسیر رشد یعنی مسیر طبیعی که از درون سرچشمه می گیرد و مسیر تاریخی- اجتماعی را که کودک را از بیرون تحت تاثیر قرار می دهد، نشان دهد.
{ دیدگاه مارکس درباره طبیعت انسان:
انسان ها دارای نیازهای زیست شناختی اند، اما بیشتر به ظرفیت انسان برای تولید و استفاده از ابزار تاکید می کرد.
به اعتقاد او، انسان ها از طریق اختراع و استفاده از ابزارها بر محیط خود مسلط می شوند و نیازهای خود را ارضا می کنند.
تاریخ فرایندی دیالکتیکی، یعنی مجموعه ای از تضادها و رفع تضادهاست. بین نیروهای جدید تولید و نظام اجتماعی موجود، تضاد بوجود می آید و سیستم اجتماعی جدیدی پایه گذاری می شود. }
نظریه ویگوتسکی در زمینه ابزارهای روان شناختی: افراد همان طور که ابزارهایی را برای چیره شدن بر محیط ابداع کردند، ابزارهای روان شناختی را برای تسلط بر رفتار خودشان بوجود آوردند مثلا نخی را دور انگشتشان ببندند تا از فراموشی خویش جلوگیری کنند.
مهمترین سیستم نشانه ای فرهنگ، گفتار است.
کارکردهای گفتار:اساسی ترین کارکرد گفتار این است که تفکر و توجه ما را از موقعیت، بی واسطه و بدون تاثیرپذیری محرک ها در هر لحظه، آزاد می سازد
استفاده از نماد و نشانه: رفتار واسطه ای یعنی پاسخ مستقیم به محرک نمی دهند.
0
درآمد
آشنایی با مبحث فراشناخت و نقش آن در فرآیند یاددهی- یادگیری تلاشی است جهت برداشتن گامی مؤثر توسط مربیان‏ و معلمان تا در سایه‏ی آن بتوانیم نسل جوان را به قله‏ها رفیع‏ علم و دانش برسانیم.فراشناخت به‏معنای اندیشه درباره‏ی‏ تفکر است و نگرش فراشناختی به شناخت و آگاهی انسان از شناخت‏ها و آگاهی‏های وی اطلاق می‏شود و دارای سه‏ مؤلفه‏ی دانش بیانی،دانش رویه‏ای و دانش بافتی‏ یا زمینه‏ای است.از طریق روش‏های زیر می ‏توان‏ به توسعه‏ی فراشناخت در یادگیرندگان‏ پرداخت:تعیین این‏که«چه می‏دانیم؟»و«چه‏ نمی‏دانیم؟»بیان فکر و صحبت کردن درباره‏ی‏ تفکرات شخصی،نشریه‏نویسی یا ثبت‏ خاطرات،برنامه‏ریزی و خودگردانی،گزارش‏ فرآیندهای فکری و خودارزیابی و همچنین‏ استفاده از روش رایزنی به‏ منظور افزایش‏ رفتارهای فراشناختی در دانش‏ آموزان.
مقدمه
فراشناخت‏1یکی از تازه‏ترین شعارهای‏روز در روان‏شناسی و تعلیم‏ و تربیت است.اگرچه بیش از دو دهه از حضور فراشناخت در فرهنگ‏ واژگان روان‏شناسی نمی‏گذرد اما شواهد گسترده،حاکی از جایگاه ویژه‏ی‏ آن نزد محققان و صاحب‏نظران بین‏المللی است(فولاد چنگ،1381).
هدف اصلی آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت این است که در رفتار فرد،یعنی در دانش،مهارت‏ها،عادات و نگرش‏های او تغییر مثبت‏ ایجاد کند(زندی‏پور 1382).
برای رسیدن به این هدف اتخاذ شیوه‏ها و روش‏های نوین لازم و ضروری است.برای افزایش کارایی و بهره‏وری در تدریس و مشاوره، دانشمنتدان علوم رفتاری نظریه‏ها و روش‏های مختلفی را پیشنهاد کرده‏اند که متناسب با تحولات دانش تعلیم و تربیت برخی از این روش‏ها جدید و نوین هستند که«فراشناخت»نیز یکی از این شیوه‏ هاست.
یافته‏های پژوهشی وسیعی درباره‏ی نقش فراشناخت در زمینه‏هایی‏ نظیر حل مسئله،خواندن،نگارش،یادگیری و...حکایت از آن دارد که‏ نظام فعلی آموزش و پرورش را باید در جهت تأکید بر فراشناخت حرکت‏ داد.اگر آموزش و پرورش را باید در جهت تأکید بر فراشناخت حرکت‏ داد.اگر آموزش و پرورش به دنبال تربیت دانش‏آموزانی است که بتوانند از عهده‏ی حل مسائل مختلف جامعه‏ی متحول فردا برآیند و مسئولیت‏ یادگیری خویش را برعهده گیرند باید فراشناخت را در برنامه‏های خود وارد کنند و به گسترش مهارت‏های فراشناختی بپردازند.زیرا مهارت‏های‏ فراشناختی به افراد کمک می‏کند تا خودشان را با موقعیت‏های جدید سازگار کنند.بسیاری از صاحب‏نظران از جمله جکوبسن‏2بر این عقیده‏ هستند که هرگونه اصلاح در نظام تربیتی،مستلزم در نظر گرفتن‏ یافته‏های پژوهش‏های فراشناختی و استفاده از آن‏ها در برنامه‏ های‏ آموزشی است(فولاد چنگ،1381).
دانش‏آموزان با استفاده از این شیوه‏ها می‏توانند در فرایند یاددهی- یادگیری،خودآغازگری،خودمشاهده‏گری و خودقضاوتی فعالانه مشارکت‏ جسته و در نهایت به انسان توسعه‏یافته مبدل گردند.مدیران،مربیان و معلمان در این مقاله با مفهوم و تعریف فراشناخت آشنا شده و دو مؤلفه‏ی‏ بزرگ فراشناخت یعنی دانش و کنترل خود و دانش و کنترل فرایند و عناصر تشکیل‏دهنده‏ی فراشناخت و هم‏چنین راهبردهایی که توسط آن‏ها می‏توان به توسعه‏ی فراشناخت اقدام کرد آشنا خواهند شد.
0
نشانه ها و درمان بیماری اوتیسم
اوتیسم اختلال رشد ذهنی پیچیده ای می باشد که معمولا در 3 سال اول زندگی شخص ممکن است بروز کند. به نظر می رسد که یک اختلال در سیستم عصبی که باعث عدم عملکرد صحیح مغز می شود در ایجاد این بیماری مؤثر می باشد. این اختلال در بیماران اُتیستیک باعث می شود که مغز نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند. کودکان و بزرگسالان اُتیستیک در زمینه ارتباط کلامی و غیر کلامی ‍، رفتارهای اجتماعی، فعالیتهای سرگرم کننده و بازی دارای مشکل می باشند. اُتیسم یکی از پنج بیماری می باشد که در مجموع به آنها «اختلالات نافذ رشد» یا به اختصار «پی دی دی» می گویند. این پنج بیماری عبارتند از: اُتیسم ‌، اختلال آسپرگر، اختلال عدم تمرکز دوران کودکی، اختلال رِت، و اختلالات نافذ رشد که با معیارهای بیماری های ذکر شده مطابقت ندارند. هر کدام از این بیماریها دارای معیارهای شناخت خاص خود هستند که توسط انجمن روانشناسی آمریکا مشخص شده اند.
0

امروزه دیگر تصویری که از یک کودک مبتلا به اوتیسم داریم، یک فرد ناتوان و گوشه گیر نیست، بلکه می دانیم اوتیسم طیف گسترده ای از علائم را به همراه دارد.

اوتیسم که شاید این روزها اسم آن را بیشتر شنیده باشید و لادن طباطبایی، بازیگر نام آشنای سینما و تلویزیون نیز در برنامه «مهربانو» که از شبکه 3 پخش می شد، سعی کرد تا حدی در مورد آن اطلاع رسانی کند، نوعی اختلال رفتاری عصبی است که آمار مبتلایان به آن در حال افزایش است.
طبق آمار رسمی سازمان جهانی بهداشت، در سال 1975 از هر 5 هزار نفر، یک نفر به اوتیسم مبتلا بوده اما در سال 2004 این میزان به یک در 166 نفر رسیده و در سال 2014 از هر 42 کودک یک نفر مبتلا به اوتیسم بوده است.

0
مفهوم واقعیت درمانی
"واقعیت درمانی" رویکردی استراتژیک نسبت به تغییر رفتار است؛ بنابراین برای تبیین آن ابتدا باید به توصیف "تئوری انتخاب" پرداخت.
در روانشناسی رویکردهای مختلفی مانند "رفتاردرمانی"، "شناخت درمانی"، "روان تحلیلگری" و غیره در حوزه تغییر رفتار فعال هستند.
رفتاردرمانی، به تغییر رفتار از طریق اصول یادگیری می‌پردازد و شناخت‌درمانی به تغییر رفتار فردی و بهبود وضعیت بهداشت روانی وی از منفی به مثبت با استفاده از اصول برگرفته از علوم و تئوری شناختی(Cognitive Science) می پردازد.
"واقعیت درمانی" نیز رویکردی همانند سایر رویکردهای روانشناسی، برای تغییر رفتار در وهله نخست بیماران روانی، و سپس در فرایند گسترش خود کمک به تغییر رفتار مراجعین، دانش‌آموزان و سایر افراد می‌باشد.
"واقعیت درمانی" مجموعه‌ای از تکنیک‌ها، روش‌ها و ابزارهایی است برای کمک به افراد، به منظور حرکت از رفتارهای ناکارآمد به رفتارهای کارآمد، از انتخاب‌های مخرب به سازنده، و از همه مهم‌تر از سبک زندگی‌ ناخشنود به سبک زندگی‌ خشنود؛ هم‌چنان‌که سایر رویکردهای روانشناختی نیز از روش‌های مخصوص بخود به ایجاد تغییر رفتار مراجعین می‌پردازند.
در واقع، واقعیت درمانی اساسا یک نظریه روان‌درمانی بوده است که از دل بیمارستان‌های روانی در درمان بیماران سایکوز و اسکیزوفرنیک، برخاسته است.
"ویلیام گلاسر" روانپزشک امریکایی، که معتقد است در طی فعالیت‌های حرفه‌ای خود به عنوان روانپزشک حداقل دو تن دارو به مراجعین خود تجویز کرده است، در مشاهدات خود دریافت که "بیماران اسکیزوفرنیک" رفتار خود را انتخاب می‌کنند، می‌دانند کجا چه هذیانی را باید بگویند، در چه شرایطی باید توهمات خود را بیان کنند و در چه شرایطی نباید از توهمات خود سخن به میان آورند.
با وجودی که در زمان فعالیت "گلاسر" رویکرد فرویدی حاکم بود، وی در سال 1960 کتاب "واقعیت درمانی" را منتشر کرد؛ مبنی بر این ‌که بیماران به روان‌تحلیل‌گری (تجسس اتفاقات گذشته) و یا تجویز دارو (برای تنظیم هورمون‌های شیمیایی و امواج مغزی) نیازی ندارند. چرا که آن‌ها بر اساس تصمیم‌گیری‌هایی رفتار خود را تعیین می‌کنند.
0

نظریه:

به مانند نقشه راه است که در آن مجموعه سازمان یافته رسمی از واقعیت ها، تعاریف، و سازه ها با هم ارتباط معناداری دارند.

سازه:

مفاهیم پیچیده که به لحاظ انتزاعی در سطح بالایی قرار دارند ازقبیل هوش، انگیزش، مفهوم خود، اضطراب، و قابلیت اجتماعی که به صورت مستقیم قابل مشاهده نمی باشند. سازه ها غالبا از نظریه ها مشتق می گردند و مشاهده آنها با ایجاد شرایط خاص و از طریق متغیرها امکان پذیر می باشد.

کاربرد عملی نظریه های مشاوره و روان درمانی

  • کمک به مشاور در انسجام بخشیدن به آراء و ایده های گوناگون (منظم کردن یافته ها)

  • مشاور را به سمت آزمودن موارد و روابطی که از دید مراجع مخفی مانده است، هدایت می کند.

  • نظریه ها به مشاورین رهنمودهای عملی و عملیاتی ارائه می دهند که از طریق آن می توانند خودرا به لحاظ حرفه ای ارزیابی کنند.

  • نظریه به مشاور در یافتن اهداف و داده های مرتبط کمک می کند. برای مثال قصه درمانی، درمان راه حل محور، و تئوری راجرز هر کدام به نوعی با post modern ارتباط دارند.

  • نظریه به مشاور به جهت هدایت و راهنمایی مراجع برای تغییر رفتار، کمک می کند.

  • در آخر مهم ترین تأثیر نظریه کمک به مشاور و روانشناس در جهت ارزیابی شخصی است.

نکته: با وجود اینکه نظریه نقشه راه است و مشاور مبتنی بر آن پیش می رود اما هیچ نظریه ای مطلق و کامل نیست، زیرا زندگینامه، زمینه تاریخی، و جهان بینی صاحب نظریه در شکل گیری نظریه تأثیرگذار بوده و امکان دارد برخی از جزئیات آن مورد قبول مشاور نباشد و یا احساس کند که به لحاظ فرهنگی همخوانی وجود ندارد.

پیش شرط یا ویژگی های اساسی نظریه های علمی

  • روشن، قابل فهم و دارای ماهیت منطقی و تعاملی باشد یعنی قسمتهای مختلف آن با هم تعارض نداشته باشد.

  • جامع باشد و تبیین های گوناگون برای طیف وسیعی از پدیده ها را در بر گیرد.

  • مفاهیم نظریه بایستی صریح و آشکار بوده و نقطه غامض و مبهمی نداشته باشد.

  • نظریه از بابت روشی که برای رسیدن به نتایج ارائه می دهد، ویژه باشد. خصوصا به لحاظ طرح درمان و دیدگاهی که نسبت به انسان دارد.

چرا در مشاوره و روان درمانی بر نظریه تاکید می شود؟

نظریه های مشاوره و روان درمانی در توصیف پدیده های بالینی و همچنین سازماندهی داده ها به صورت مجموعه ای منسجم از دانش قابل فهم، به مشاورین و درمانگران کمک کرده تا از این طریق بتوانند مسیر درمان را هدایت کنند.

عوامل مشترک تمام نظریه های روان درمانی

1. انتظار مثبت مراجع (دید مثبت مراجع، پذیرش مشکل و تمایل برای درمان)

2. اهمیت رابطه درمانی تسهیل کننده

3. Hawthorne effect اثر هاثورن (توجه درمانگر به مراجع)

منظور بهتر شدن کارایی در اثر آگاهی فرد از اینکه اقداماتی برای بهتر کردن کار و کارایی در دست انجام است، می باشد.