نظریه های بازی درمانی
مقدمه
بازی، فرایندی است همراه با تحرک، احساس آزادی در انتخاب و ادامه، لذت بخش و بدون هدف مادی، که در اکثر حیوانات و انسان ها وجود دارد. از جمله مظاهر عمده و کاملا مشخص رشد اجتماعی و رشد ذهنی شناختی بازی است. به این معنی که کودک کیفیت و هر دو نوع رشد خود و سایر جنبه ها، مخصوص ا جنبه حرکتی را در بازی هایش منعکس می کند.
شاید به همین سبب است که از قدیم گفته اند کودکی که خوب می خورد، خوب می خوابد و خوب بازی می کند یقینا سالم است. بازی فرایندی است که تقریبا در اکثر حیوانات و در همه افراد تا پایان عمر ادامه دارد که چند و چون آن بر حسب مراحل رشد و تکامل و تحت تاثیر عوامل مختلف است بازی های کودکان کلا به بازی های فعال یا پویا و بازی های منفعل یا ایستا تقسیم می کنند.
بازی فعال و بازی ایستا
در بازی های فعال لذت از عملی که فرد انجام می دهد، ناشی می شود. مانند بازی دویدن یا ساختن چیزی. کودکان خردسال، کمتر به این نوع از بازی ها می پردازند، در حالی که بازی های کودکان بزرگسال و نوجوان عمدتا فعال هستند. در بازی های ایستا یا سرگرمی ها و تفریحات، لذت از فعالیت هایی که دیگران انجام می دهند، ناشی می شود. مانند تماشای بازی دیگران یا حیوانات در تلویزیون و سینما.
نظریه های بازی
گروس: ارزش انطباقی
گروس، شاید نخستین نظریه پرداز درباره بازی باشد که در سال 1898 مشاهداتش را از بازی های انسان و متاثر از نظریه تکاملی داروین منتشر ساخت. او معتقد بود، بازی انسان از بازی حیوانات دیگر پیچیده تر است. بازی را دارای ارزش انطباقی می داند و می گوید، بازی به کودکان فرصت می دهد که فعالیت های بزرگسالان را تمرین کنند و هدف خاصی از آن ندارند. کودکان ابتدا به بازی هایی می پردازند که به رشد و تکامل مهارت ها حسی و حرکتی آنها می انجامد و بعدا به بازی هایی علاقمند می شوند و اقدام می کنند که روابط اجتماعی آنها را تسریع می کنند.
فروید: بازی وسیله ای است برای کامروایی
زیگموند فرید، معتقد است که بازی به کودکان امکان می دهد، کامروا شوند و موثرترین وسیله برای این افراد است. هنگامی که شخص بزگسال بین نهاد (هدایت شده بوسیله اصل لذت) و خود (هدایت شده بوسیله اصل واقعیت) تعارض را تجربه می کند، ناکام می شود و برای حل این تعارض و رفع ناکامی (آگاهانه یا ناآگاهانه) به راه حل هایی متوسل می شود. وقتی یک کودک با چنین تعارضی مواجه می شود، می تواند با رسیدن به آرزوها یا امیالش در ضمن بازی، تعارض پیش آمده را حل کند، مثلا با بازی کردن نقش افرادی که دوست می دارد (از قبیل والدین)، تا بتواند میل و آرزوی خود (مثل آنها شدن) را ارضا کند.
اریکسن: بازی به عنوان درمان
اریکسن از تحقیقات متعددش درباره بازی کودکان (دختر و پسر)، دریافت که پسران به ساخت هایی علاقمندند که ایشان را فعال کنند. در حالی که دختران به مرتب کردن ساخت های ایستا تمایل دارند. هر چند که این تعبیر و تفسیر اریکسن مورد انتقاد قرار گرفته است، لکن هنوز هم جنبه درمانی بازی مورد توجه است. ولی در کودکان خردسال نمی توان از این روش استفاده کرد و بهترین روش همان بازی درمانی است. به این صورت، که کودک ضمن بازی می تواند افکار و خواسته هایش را منعکس و بیان کند و درمانگر می تواند با توجه به نوع و کیفیت بازی های کودک، مسایل او را دریابد و به کاهش تنش او کمک کند.
پیاژه: بازی چون درون سازی و تحکیم
در نظریه رشد و تکاملی پیاژه، بازی ازجمله اصول پایه برجسته نظریه او از مراحل رشد شناختی است. به نظر پیاژه انطباق از تاثیر متقابل (فعل و انفعال) درون سازی و برون سازی ناشی می شود. کودک در فرایند درون سازی تجربه ها را در طرح واره یا روان موجود ادغام و یکی می کند و روشی که برای این امر بکار می برند به مرحله رشد شناختی ایشان بستگی دارد.
مثلا کودکان در مرحله حرکتی، بازی هایی را تمرین می کنند که با فعالیت بدنی رضایت بخش همراهند. در سطح پیش عملیاتی به تدریج از بازی های عملی به بازی های نمادی (سمبولیک) منتقل می شود. به این ترتیب کودک می تواند محیط طبیعی را به شکل نماد درآورد و سرانجام به بازی های وانمودی می رسد که به نظر بعضی از روان شناسان، این مرحله با زمان ورود به مدرسه هماهنگ است.
چهرهای بازی
علاوه بر نظریه مذکور، روان شناسان معاصر به تاثیر از آنها شش چهر زیر را در بازی های کودک کشف کردند.
بازی، برانگیخته درونی است نه سایت های فیزیولوژیک یا خواسته های اجتماعی.
بازی با توجه به وسایل بیش از هدف ها مشخص می شود.
بازی با پرسش من با این شی چه می توانم بکنم؟، هدایت می شود. بنابراین بازی غیر از کاوش است. زیرا در کاوش این سوال مطرح است: این شی چیست و با آن چه می توان کرد؟
بازی متضمن وانمودی است روی کاربرد اشیا.
بازی با آزادی از مقررات خارجی تحمیلی مشخص می شود.
بازی متضمن فعالیت است.
بازی بهترین وسیله است که کودکان:
به آنچه شخصا دوست دارند، بپردازند. مقررات لازم را شخصا وضع کنند. احساس هویت و استقلال کنند. مقدار وقت لازم و حتی زمان و مکان را شخصا انتخاب کنند. آنچه را که می خواهند تجربه کنند، کشف کنند، و بیاموزند. به تبادل عاطفی با همسالان خود بپردازند. به میزان نیازشان لذت ببرند و خوشحال شوند. مسایل زندگی را در خود تجربه کنند، به درون سازی و برون سازی بپردازند.
امیال سر کوفته خود را ارضا کنند، تشنج های خود را کاهش دهند و از بین ببرند. مهارت های حسی حرکتی خود را رشد و گسترش دهند. در دنیای خیالی خود فرو روند. نقش های جنسی خود را دریابند، به خلاقیت برانگیخته شوند. با انظباط های لازم جهت زندگی جمعی آشنا شوند و خود را در خویشتن رشد و گسترش دهند.
خصایص بازی کودکان
بازی کودکان تحت تاثیر سنت است، به این معنا که در بازی های خود از بزرگسالان تقلید می کنند.
بازی از الگوی قابل پیش بینی رشد و تکامل، پیروی می کند.
چهار دوره بازی
برای کودکان چهاردوره یا مرحله نام می برند که به قرار زیر است:
1) مرحله کاوشی: که تا حدود 3 ماهگی است و بازی کودکان عمدتا عبارت است از: نگاه کردن به اشخاص و اشیاء و احیانا کوشش برای گرفتن اشیایی که جلو چشمشان می گیرند. بعد از آن کودک سعی می کند همه چیز را بگیرد، زیرا می تواند حرکات اعضای بزرگ بدنش را تا حدی کنترل کند.
2) مرحله اسباب بازی: از یک سالگی آغاز و بین 5 و 6 سالگی به اوج خود می رسد. در این دوره، کودک با اسباب بازی ها، بازی و آنها را جاندار می پندارد و با آنها صحبت می کند و آنها را تنبیه یا تشویق می کند.
3) مرحله بازی حرکتی و نمایشی: معمولا پس از ورود به مدرسه، بازی های کودک، عمدتا حرکتی و نمایشی است، جز هنگام تنهایی که ممکن است به اسباب بازی های خود پناه ببرند. در این مرحله کودک به بازی های ورزشی و جمعی می پردازد.
4) مرحله بازی رویایی: که حدود بلوغ شروع می شود و کودک دیگر به فعالیت های بازی علاقه نشان نمی دهد و بیشتر اوقاتش را در بازی های رویایی صرف می کند.
بازی در جریان افزایش سن کودک
تعداد فعالیت های بازی با افزایش سن بیشتر می شود. البته وجود امکانات و همبازی ها در این اصل مؤثر است. با افزایش سن، بازی شکل اجتماعی پیدا می کند و کودک از محوری بیرون می آید. تعداد همبازی ها با افزایش سن کمتر می شود. بازی روز به روز خاصیت جنسی پیدا می کند و کودکان خردسالی که بازی ها و اسباب بازی های دخترانه و پسرانه برایشان فرقی نمی کرد، با افزایش سن، به بازی ها و اسباب بازی های گروه جنسی خود متمایل می شوند که طبعا عامل فرهنگ جامعه در این تمایل بسیار مؤثر است. با بزرگ شدن بازی کودک کمتر فعالیت بدنی دارد. تقریبا نزدیکی های بلوغ علاقه به بازی های فعال به حداقل می رسد و او بیشتر به بازی های سرگرمی و تفریحی علاقمند می شود، از قبیل گردآوری مجموعه های مختلف.
بازی و سازگاری اجتماعی کودک
بازی سازگاری کودک را پیش بینی می کند. نوع بازی، تنوع فعالیت های بازی و مقدار زمانی که کودک در بازی صرف می کند، همگی وضع سازگاری شخصی و اجتماعی او را نشان می دهد. مثلا کودکی که عمدتا به بازی های انفرادی و انزوایی می پردازد، در حالی که همسالانش با همدیگر بازی می کنند، معمولا سازگاری ضعیفی دارد. در بازی کودکان تنوع محسوسی وجود دارد. اگر چه همه کودکان همانند و قابل پیش بینی بازی را طی می کنند، اما همه آنها به شیوه همانند و در همان سن بازی نمی کنند.
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 09 اسفند 1401 (17:54)
- گزارش تخلف مطلب